پیشی یافتن. مقدم شدن. برتری یافتن. پیشی و برتری: هم کریمی کنی کز بهر کرم یافته ای بر بزرگان و کریمان وشریفان تقدیم. فرخی. خدایگان وزیران که جز کمال خدای نیافت هیچ صفت بر کمال او تقدیم. انوری (از آنندراج) رجوع به تقدیم و دیگر ترکیبهای آن شود
پیشی یافتن. مقدم شدن. برتری یافتن. پیشی و برتری: هم کریمی کنی کز بهر کرم یافته ای بر بزرگان و کریمان وشریفان تقدیم. فرخی. خدایگان وزیران که جز کمال خدای نیافت هیچ صفت بر کمال او تقدیم. انوری (از آنندراج) رجوع به تقدیم و دیگر ترکیبهای آن شود
پاک شدن. تطهیر گرفتن. طهارت یافتن: پیش از این بود پر از لوث خطا چون زمزم یافت از آب کف شرع پیمبر تطهیر. علی خراسانی (از آنندراج). و رجوع به تطهیر و ترکیبات آن شود
پاک شدن. تطهیر گرفتن. طهارت یافتن: پیش از این بود پر از لوث خطا چون زمزم یافت از آب کف شرع پیمبر تطهیر. علی خراسانی (از آنندراج). و رجوع به تطهیر و ترکیبات آن شود
تغییر پذیرفتن. تبدیل شدن. تغییر یافتن. تغییر کردن: چون مزاج زشت او تبدیل یافت رفت زشتی از رخش چون شمع تافت. مولوی. رجوع به تبدیل و دیگر ترکیبهای آن شود
تغییر پذیرفتن. تبدیل شدن. تغییر یافتن. تغییر کردن: چون مزاج زشت او تبدیل یافت رفت زشتی از رخش چون شمع تافت. مولوی. رجوع به تبدیل و دیگر ترکیبهای آن شود
مقدر شدن. نافذ شدن فرمان خدا. جاری شدن قضاء الهی. فرمان و مشیت خدا بر چیزی: شتربه گفت موجب نومیدی چیست ؟ گفت: آنچه در سابق تقدیر رفته است. (کلیله و دمنه)
مقدر شدن. نافذ شدن فرمان خدا. جاری شدن قضاء الهی. فرمان و مشیت خدا بر چیزی: شتربه گفت موجب نومیدی چیست ؟ گفت: آنچه در سابق تقدیر رفته است. (کلیله و دمنه)